حضرت زهرا(س) |
یک روز حسن با مادرش در کوچه ای.. حسن کوچک بود.. دست مادر را گرفته...اما... من نمی دانم چه شد؟ گویند در چشم علی سیل دشمن بود پیدا... فاطمه پیدا نبود. اما... اللهی..بشکند دستی که... ای که زدی بر فاطمه در کوچه ها می دانستی؟... گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود...؟؟ [ شنبه 91/9/18 ] [ 12:11 عصر ] [ علیرضاشادمانی ]
[ نظر ]
کوچه ها پر ز حرامی و عوام الناس بود [ چهارشنبه 91/9/8 ] [ 10:41 صبح ] [ علیرضاشادمانی ]
[ نظر ]
منم گدا منم گدا گدای کوی فاطمه (س [ چهارشنبه 91/9/8 ] [ 10:40 صبح ] [ علیرضاشادمانی ]
[ نظر ]
دیدی زده بالای دری پرچم زهرا [ سه شنبه 91/9/7 ] [ 11:17 صبح ] [ علیرضاشادمانی ]
[ نظر ]
امام زمان (ع)فرمودند؛ هر وقت به بنبست رسیدی این دعا را بخوان : «یا مَن إذا تضایقتِ الأمورُ فَتحَ لها باباً لم تَذهَب الیه الأوهامُ صَلِّ على محمد و آل محمد و افتح لأموریَ المتضایقةِ باباً لم یَذهَب الیه وَهمٌ یا ارحم الراحمین». ای خدایی که وقتی حلقههای بلا به هم گره میخورد و انسان را در فشار قرار میدهد ؛ در این زمان دری را به روی بندگان باز میکند که فکر و وهم بشر هم به آن جا نمی رسید. خدایا صلوات خود را بر محمد و آل محمد نازل فرما و مرا که در بن بست گیر کرده ام، تو خودت راهی برایم باز کن که به عقل من نمی رسد». التماس دعا [ سه شنبه 91/9/7 ] [ 11:15 صبح ] [ علیرضاشادمانی ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |