حضرت زهرا(س) |
یک روز حسن با مادرش در کوچه ای.. حسن کوچک بود.. دست مادر را گرفته...اما... من نمی دانم چه شد؟ گویند در چشم علی سیل دشمن بود پیدا... فاطمه پیدا نبود. اما... اللهی..بشکند دستی که... ای که زدی بر فاطمه در کوچه ها می دانستی؟... گردنت را می شکست آنجا اگر عباس بود...؟؟ [ شنبه 91/9/18 ] [ 12:11 عصر ] [ علیرضاشادمانی ]
[ نظر ]
|
|
[ فالب وبلاگ : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |